حقالناس | سومين دوره انتخابات رياست جمهوري، 12 مهر 1360
ولايت مطلقه فقيه از منظر تاريخي
چرا قبل از انقلاب, ولي فقيه به عنوان يک اصل مطرح نبود در حالي که اکنون آن را به عنوان يک اصل در زمان غيبت مي دانيم
چرا قبل از انقلاب، ولي فقيه به عنوان يک اصل مطرح نبود؛ در حالي که اکنون آن را به عنوان يک اصل در زمان غيبت ميدانيم؟
پردازي اساسي و مدوّن در مورد اصل ولايت فقيه و نيز تحقق عم آن به شکل گسترده و فراگير، در قالب جمهوري اسلامي ايران، به چند قرن اخير - به ويژه زمان انقلاب اسلامي- باز ميگردد، اما بررسيهاي اسلامي و تاريخي، به روشني بيانگر اين واقعيت است که اصل ولايت فقيه -چه از لحاظ نظري و چه از لحاظ عملي- داراي پيشينة تاريخي زيادي، حتي در دوران پيامبر اکرم صليالله وعليه وآله و ائمهاطهارعليهمالسلام ميباشد و فقيهان بيشماري در حد مقتضيات زمان و مکان، اقدام به اعمال ولايت خويش کردهاند.
پيشينة نظري ولايت فقيه را ميتوان در منابع مختلف به صورت زير بررسي کرد:
? ولايت فقيه در قرآن
اگر چه کلمة ولايت فقيه - که يک اصطلاح فقهي است - در قرآن به کار نرفته است، ولي مفهوم و معناي آن، از مجموعه آيات قرآن کريم، به روشني به دست ميآيد. مروري بر آيات کلام الله مجيد نشان ميدهد که حداقل حدود 200 آيه از قرآن کريم - مستقيم و غيرمستقيم - خطوط کلي حکومت و ولايت در جامعه را نشان ميدهند. نتيجهاي که از بررسي و دقت در اين آيات به دست ميآيد، اين است که مسلمانان، تنها
بايد از انسانهاي دانشمند و عالم به احکام دين - که علاوه بر همه تواناييها و شرايط عقلي و عرفي حکومت، داراي حد نصاب تقوا و عدالت هم باشند - پيروي و اطاعت کنند. بنابراين، از نظر اسلام، فاقد چنين شرايط و ويژگيهايي، حق حاکميت و صلاحيت قرار گرفتن در منصب حکومت را ندارد و اين، همان روح و محتواي اساسي «ولايت فقيه» است.
جالب است بدانيم که در آيه 44 سوره مائده، صريحاً به مسئله حکومت ديني و حکمراني جانشينان حضرت موسي و دانشمندان دين يهود بر طبق کتاب (تورات) و وحي الهي، اشاره شده است. در اين آيه، چنين آمده است: «إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاتَ فِيهَا هُدًي وَ نُورٌ يَحْکُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالأحْبَارُ... وَمَنْ لَمْ يَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ؛ ما تورات را که در آن راهنمايي و روشنايي بود نازل
تکليف | حضرت آيتالله خامنهاي در حال نامنويسي براي حضور در انتخابات، 23 شهريور 1360
کرديم تا به موجب آن، پيامبراني که تسليم [فرمان خدا] بودند و نيز ربانيون و دانشمندان، براي يهود، حکم و داوري کنند... و کساني که به آن چه خداوند نازل کرده، داوري نکردهاند، آنان کافرانند».
خداوند در اين آيه بيان ميکند که سه گروه، بر مبناي کتابهاي آسماني، حکومت ميکنند؛ 1. انبيا، 2. جانشينان انبيا (ربانيون) و 3. دانشمندان (احبار). انبيا و جانشينان آنها، در اين زمينه، جايگاه معلومي دارند؛ اما دانشمند و عالمي که بر مبناي کتاب آسماني حکومت ميکند، ولي فقيه است. اين آيه شريفه، هم تصريح به وجود ولايت فقيه در اديان گذشته دارد، هم دلالت بر مشروعيت آن حکومت و هم دلالت بر مشروعيت حکومت در زمان غيبت انبيا و اوصيا.
خانه خدمت | حضرت آيتالله خامنهاي در يکي از جلسات هيات دولت
? ولايت فقيه در سيرة پيامبر (ص)
بررسي سيرة عملي و نظري پيامبر اکرمصلي الله وعليه وآله، مبيّن اين واقعيت است که يکي از مهمترين کارهاي آن حضرت، استحکام تداوم رهبري، به وسيلة «نخبگان ديني»، بر اساس دستورات الهي بود. بر
اساس تعاليم پيامبر اکرمصلي الله وعليه وآله، ولايت «عالمِ به احاديث و روايات» - که حضرت آنان را «فقيه» ميناميد - بايد در جامعه تحقّق يابد و به همين سبب ميفرمود: «اي مردم! جانشينان من، کسانياند که پس از من احاديث و سنت مرا بيان ميکنند».2 همچنين فرمود: «فقيهان، امانتداران پيامبرانند».3 همچنين آمده است: «عالمان، وارثان پيامبرانند».
پيامبر اکرمصلي الله وعليه وآله در مرحلة نخست، برترين فقيهان و نخبگان، يعني معصومانعليهمالسلام را جانشينان خاص و در مرتبة دوم، فقيهان غير معصوم را جانشينان عام خود معرفي فرمود.
بنابراين، نخستين بار پيامبر اکرمصلي الله وعليه وآله «ولايت» و «ولايت فقيه» را از جهت نظري و عملي، پايه گذاشت و فرمود: «اگر زمام امر ملّتي به شخصي واگذار شود که در بين آن ملّت، عالمتر از او وجود داشته باشد، وضع آن ملّت، هميشه رو به انحطاط و سقوط ميرود؛ تا زماني که مردم از آن راهِ رفته، باز گردند و زمام امر را به دست داناترين خود بسپارند».
5
پيامبر اکرمصلي الله وعليه وآله نخبه بودن و صلاحيت رهبري را در علم و عالم بودن به کتاب و سنت الهي ميداند و اين شرط، حتي در انتخاب کارگزاران، فرمانداران و مقامات پايينتر نيز بايد مراعات شود و در غير اين صورت، به اسلام و مسلمانان، خيانت شده است. پيامبرصلي الله وعليه وآله اگر چه ميتوانست دانشمندان ديگري را -که علم تاريخ، حقوق، سياست، طبّ، اقتصاد، صنعت، و... دارند- جانشين خود و حاکم
همدلي و همزباني | شور و شعف مردم براي راي به نامزد محبوبشان و تبليغات مردمي، 11 مهر 1360
بر مردم کند، ولي برشناخت شريعت اسلامي، تکيه کرد و فرمود: «کسي که کاري از مسلمانان را به عهده گيرد، در صورتي که ميداند فرد مناسبتري براي آن موضوع وجود دارد که به کتاب خدا و سنّت پيامبر داناتر است، به درستي که به خدا و رسول او و همه مسلمانان، خيانت کرده است».
6
بعد از پيامبر اکرمصلي الله وعليه وآله، ائمه معصومعليهمالسلام نيز به مسئله ولايت فقيه، اهميت ويژهاي دادند و بر نقش فقه و فقاهت در اداره و رهبري جامعة اسلامي، تأکيد کردند. امام عليعليهالسلام ميفرمايد: «اي مردم! به درستي که شايستهترين مردم به اين امر [حکومت]، قويترين مردم و عالمترين آنان به دستورات خداوند، در امر حکومت است».
7
علاوه بر اين، روايات متعدد ديگري نيز از امامان معصومعليهمالسلام در زمينة ولايت فقيه نقل شده که به جهت اختصار، از ذکر آنها خودداري ميشود.8
? ولايت فقيه و انديشمندان اسلامي
از ابتداي عصر غيبت، فقيهان و انديشمندان اسلامي، به دليل احساس نياز بيشتر در مورد رهبري جامعه اسلامي، با استناد به قرآن و روايات معصومينعليهمالسلام به مسئلة «ولايت فقيه» اهميت داده و در آثار مختلف خود، به اين موضوع پرداختهاند. بررسي اين آرا و نظريات، به خوبي نشان ميدهد که فقيهان و انديشمندان اسلامي، از ابتدا در مورد اصل ولايت فقيه، اتفاق نظر داشتهاند.
مرحوم نراقي مينويسد: «ولايت فقيه في الجمله بين شيعيان، اجماعي است و هيچ يک از فقها فيالجمله در ولايت فقيه اشکال نکرده است».9 ابن ادريس از فقهاي قرن ششم هجري، مينويسد: «ائمه،
همه اختيارات خود را به فقهاي شيعه واگذار کردهاند».
10
صاحب جواهر مينويسد: «کسي که در ولايت فقيه وسوسه کند، طعم فقه را نچشيده است و معنا و رمز کلمات معصومين عليهمالسلام را نفهميده است».
11
امام خميني نيز در اين زمينه ميفرمايد: «موضوع ولايت فقيه، چيز تازهاي نيست که ما آورده باشيم؛ بلکه اين مسئله از اول، مورد بحث بوده است. حکم ميرزاي شيرازي در حرمت تنباکو، چون حکم حکومتي
بود... همه علما تبعيت کردند... مرحوم کاشف الغطاء بسياري از اين مطالب را فرمودهاند... مرحوم نراقي همة شئون رسول الله را براي فقها ثابت ميدانند. آقاي نائيني نيز ميفرمايند: اين مطلب از مقبولة عمر بن حنظله استفاده ميشود... اين مسئله، تازگي ندارد...».
12
پارهاي از منابع فقهي انديشه ولايت فقيه از ابتداي غيبت کبري عبارتند از:
1) شيخ مفيد (333 - 413)، المقنعه، ص 810.
2) ابوالصلاح حلبي (م. 447ه)، الکافي في الفقه، ص 422.
3) ابن ادريس حلي (م. 598ه)، السرائر، ص 537.
دشمنشکن | امامت نماز جمعه تهران
4) محقق کرکي (م. 940ه)، رسائل (رسالة صلاة الجمعه)، ج 1، ص 141.
5) محقق حلي (م. 676ه)، مسالک الافهام، ج 1، ص 53.
6) مقدس اردبيلي (م. 990ه)، مجمعالفوائد والبرهان، ج 4، ص 205.
7) حسيني عاملي (م. 1226ه)، مفتاح الکرامة، ج 10، ص21.
8) ملا احمد نراقي (م. 1245 ه)، عوائد الايام، ص 187.
آستانهبوس | زيارت مرقد حضرت معصومه (سلاماللهعليها)، 3 بهمن 1361
9) ميرفتاح مراغي (م. 1266ه)، عناوين، ص 345.
10) شيخ محمد حسن نجفي (م. 1266ه)، جواهر الکلام، ج 16، ص 178.
11) شيخ مرتضي انصاري (م. 1281ه)، المکاسب، ص 154 و القضاء و الشهادات، ص 243.
زيّ طلبگي | ديدار با جمعي از طلاب غيرايراني حوزه علميه در دفتر حزب جمهوري اسلامي قم، 28 ارديبهشت 1362
12) حاج آقا رضا همداني (م. 1322ه)، مصباح الفقيه، کتاب الخمس، ص160.
13) سيد بحرالعلوم (م. 1326ه)، بلغة الفقيه، ج 3، ص 221.
14) آيتالله بروجردي (م. 1382ه)، البدر الزاهر (تقريرات درس خارج)، ص52.
ادب | بازديد از از مجروحين و جانبازان انقلاب در مرکز توانبخشي امام خميني و آسايشگاه وليعصر، 4 فروردين 1363
15) شيخ مرتضي حائري (م. 1362ه)، صلوة الجمعه، ص 144.
16) امام خميني (م. 1368ه)، کتاب البيع، ج 2، ص 488 و ولايت فقيه.
بنابراين، مسئلة ولايت فقيه از جهت نظري، عمري به درازاي اصل اسلام و به ويژه فقه شيعه دارد و به هيچ وجه، نميتوان آن را نظريهاي جديد به حساب آورد.
پينوشتها:
1. ر.ک: علي ذوعلم، نگاهي به مباني قرآني ولايت فقيه.
2. صدوق، من لايحضر الفقيه، ج ، ص592.
3. کليني، کافي، ج 1، ص 39.
يادگار | عکسي از حضرت آيتالله خامنهاي که پاي آن را امضا کردهاند.
4. همان، ص 34.
5. مجلسي، بحارالانوار، ج10، ص143.
اتحاد براي خدمت | سخنراني در مراسم افتتاحيه مجلس دوم شوراي اسلامي، 7 خرداد 1363
6. اميني، الغدير، ج8، ص291.
7. طبرسي، الاحتجاج، ص182.
8. ر.ک: امام خميني، ولايت فقيه، ص 48 – 114.
9. ملا احمد نراقي، عوائد الايام، ص 186.
فرمانده | مراسم جشن فارغ التحصيلي دانشکده افسري، 17 فروردين 1364
10. ابن ادريس، السرائر، ج2، ص25.
11. نجفي، جواهر الکلام، ج 2، ص 398.
12. امام خميني، ولايت فقيه، ص 112 – 113
ولايت مطلقه ناپب صالح حضر...
ما را در سایت ولايت مطلقه ناپب صالح حضر دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : a40knf بازدید : 140 تاريخ : پنجشنبه 28 بهمن 1395 ساعت: 13:13