غلامعلي حدادعادل، رئيس سابق و نماينده فعلي مجلس – پدرزن مجتبي خامنهاي – در سال1391در مصاحبه با نشريه پاسدار اسلام درباره شخصيت سيد مجتبي چنين ميگويد: «ميدانم که آقا مجتبي هرگز راضي نيست من درباره او صحبتي بکنم و سخني بگويم و خودش هم هرگز درباره خودش کمترين سخني به زبان نميآورد و از خود در برابر تهمتها و اهانتها، دفاعي نميکند. اما ميدانم که سالهاست در قم درس خارج تدريس ميکند و اوقات خود را در منزل يا به مطالعه فقه و فقاهت ميگذارند يا به عبادت. پس از شلوغيهاي بعد از انتخابات سال88، جواني بود که من او را ميشناختم و شنيدم که او هم در اين قضايا و در تظاهرات و اعتراضات و کارهاي پشت صحنه بسيار فعال است. يک روز با او قرار گذاشتم و به دفتر من آمد و با او صحبت کردم و گفتم: اين حرفهايي که زده ميشود و اين ادعاي تقلب در انتخابات، کلاً دروغ است و من اگر مطمئن نبودم، وارد ميدان نميشدم. از ميان اين حرفهايي که در سايتها و خيابانها و تلويزيونهاي خارجي ميزنند، دروغ بودن يکي را خيلي راحتتر ميتوانم به تو اثبات کنم و آن حرفهايي است که راجع به آقا مجتبي ميزنند. ميخواهي همين الآن و بدون قرار قبلي، دست تو را بگيرم و به منزل دخترم ببرم و بگويم مهمان دارم و تو ببيني که آقا مجتبي با40سال سن چه طوري زندگي ميکند؟ بيا برويم تا ببيني که زندگي ايشان به مراتب از زندگي يک کارمند متوسط شهرستاني سادهتر است و آپارتماني که ايشان دارد با هيچ يک از خانههاي اين آقاياني که خودشان را وسط انداخته و ادعاي تقلب را ساختهاند قابل مقايسه نيست. شما حتماً اين شايعه را شنيدهاي که5. 1ميليون پوندي که بانکهاي انگليس مسدود کردهاند، متعلق به آقا مجتبي است! يا داستان کاميون پر از شمش طلا را که به ترکيه رفته و گفتند متعلق به ايشان بوده است، حتماً شنيدهاي. اثباتش کاري ندارد. سرزده و همراه هم ميرويم و زندگي آقا مجتبي را ببيني. البته آن جوان حرفم را قبول کرد، چون مرا ميشناخت و گفت: ميدانم اين حرفها دروغ است.»
نگاه و بينش ايشان کاملا با رهبري همگون و همسوست
فريد حداد عادل نيز درباره تفکر و ديد سياسي آقا مجتبي در سالنامه مثلث ميگويد: «ايشان نگاه و بينشش کاملا با رهبري همگون و همسو است. هر جا تکليف باشد و دستور رهبري، ايشان به وظيفه خود عمل ميکنند. ايشان به اين شکل فعاليت سياسي ندارند. ايشان خيلي درس ميخوانند و خارج فقه تدريس ميکنند و در کار خود نيز موفق هستند و خيلي پيچيدهتر از دروس متداول درس خارج طرح مطلب ميکنند.»
نبايد از خاطر برد که بسياري از طلاب حوزه علميه قم بارها فرزندان مقام معظم رهبري را ديدهاند که بر خلاف نوه و فرزندان ديگر مسئولين نظام بدون هيچ تشريفاتي، البتهگاه با يک محافظ در سطح فيضيه يا ديگر مدارس علميه شهر مقدس قم به درس و بحث و تدريس مشغول هستند و به سادگي و با فروتني در بين مردم به رفت و آمد ميپردازند. طلاب گرانقدر که هر يک متعلق به يکي از مناطق دور و نزديک اين کشور هستند همچون رسانهاي فراگير، مشاهدات خدشه ناپذير خود را به گوش اقوام و دوستان و مريدان خويش در همه نقاط ايران رساندهاند.
من نه انگشتر ميخوام و نه ساعت و نه چيز ديگري!
دکتر غلامعلي حداد عادل پدر همسر سيد مجتبي، درباره عروسي آقا مجتبي خامنهاي نکات مختلفي را در اشراق انديشه گفته است ولي آن بخشي از عروسي ايشان که نشان از حساسيت اين بزرگوار نسبت به داشتن زندگي ساده همانند پدر دارد اين بخش از ماجراست: «قبل از خريد بازار پسر آقا گفت: «من نه انگشتر ميخوام و نه ساعت و نه چيز ديگري.» آقا گفتند: خوب نيست. من هم گفتم: «حداقل يک حلقه بگيرند.» اما آقا فرمودند: «من يک انگشتر عقيق دارم که يکي براي من هديه آورده، اگر دخترتان قبول ميکند، من آن را به ايشان هديه ميدهم و ايشان هم به عنوان حلقه، به مجتبي هديه دهد.»
قبول کرديم و انگشتر را گرفتيم و بعد به آقا مجتبي داديم. کمي بزرگ بود. به يک انگشترسازي برديم تا کوچکش کند و خرجش600تومان شد. خلاصه خرج حلقهيداماد600تومان شد! »
توقعاتشان از يک رزمنده عادي هم کمتر بود
علي فضلي، از فرماندهان ارشد سپاه – فرمانده قرارگاه مرکزي راهيان نور ـ اما روايتش از مجتبي خامنهاي در–کتاب خورشيد در جبهه اين است: «توفيقي بود که مدتي را در لشگر سيدالشهدا محضر برادر بسيار بزرگوارم آقا «سيد مجتبي» بوديم. ايشان مقطعي را که در لشگر سيدالشهدا بودند به من توصيه کردند که من را به عنوان آقاي حسيني خطاب کنيد، چون ما براي اداي تکليف و براي انجام وظيفه به اينجا آمدهايم نه براي نام و عنوان و فخر فروشي. ويژگيهاي زيادي ما از ايشان در آن مدت ديديم، توقعشان همانند يا کمتر از توقعاتي بود که ساير رزمندگان داشتند، هيچگاه نديدم چيزي بيشتر از ديگر رزمندگان بخواهد و يا حتي اشارهاي بکند، بلکه کمتر از آن را قانع بودند. سعي بر اين داشتند که در جاهايي که امکان خطر بيشتري هست حضور داشته باشند و در مکانهاي امن تعيين شده نباشند. رفت و آمد و سرکشي به خط مقدم را هميشه جزو مبناها و ملاک خودشان قرار ميدادند، به موقع با بچهها شوخي و مزاح هم ميکردند، در مورد اقامه نماز يک ويژگي خاصي داشت، سعي داشت هنگامي که جماعت نبود نماز خود را در جاهاي خلوت و تاريک که افراد کمتر حضور داشتند به جا آورد. ما آنجا چادرهاي زيادي داشتيم، اما ايشان براي نماز و راز و نياز، چادرهاي پرت و دور را انتخاب ميکرد. اين حالت در طول مدتي که ايشان در لشگر بودند تکرار ميشد و کار يک بار و دو بار نبود. بزرگواري خاصي در ايشان بود.»
شروع اتهامات سياسي با فرضيه سازيهاي ساده لوحانه
نام سيد مجتي خامنهاي را اول بار مهدي کروبي در جريان انتخابات نهم رياست جمهوري در عرصه سياسي کشور مطرح نمود. وي در نامهاي خطاب به مقام معظم رهبري اين گونه نوشت: «در عين حال کماکان خبرهايي در مورد فعاليت ايشان [سيد مجتبي خامنهاي] به نفع يکي از کانديداها – که سه روز قبل از انتخابات ناگهان ستاره بخت او افول کرد و عنايتها به طرف فرد ديگر سرازير شد – و حتي رفت و آمد به ستاد انتخاباتي آن کانديدا منتشر شد. حضرتعالي به خوبي واقف هستيد که دخالتهاي نسنجيده اطرافيان برخي از مقامات روحاني و سياسي در سالهاي گذشته تبعات منفي فراواني براي کشور و نظام داشته است و لذا اينجانب از سر اخلاص، احترام و دلسوزي از جنابعالي تقاضا ميکنم اجازه ندهيد تجربه ديگري به تجربههاي تلخ گذشته اضافه شود.»
به رغم نگارش چنين نامهاي تا چهار سال بعد، آن هم پس از اعلام نتايج انتخابات دهم، بحثي به آن شکل درباره فعاليتهاي سياسي سيد مجتبي در محافل عمومي مطرح نگرديد. روند حوادث، البته واهي بودن توهمات کروبي در حصر اطلاعاتي مقام معظم رهبري به دليل يکنواختي محيط پيراموني ايشان را به اثبات رسانيد. بر فرض صحت خبر حضور و فعاليت سيد مجتبي خامنهاي در ستاد يکي از کانديداها _ که هيچ گونه تصوير يا گزارشي از آن تاکنون منعکس نشده است–صرف وجود نظر شخصي براي فرزندان يک شخصيت سياسي عيب به حساب نيامده و خلاف قانون تلقي نميشود مانند آنچه که درباره حمايت سيد احمد و بيت امام از بني صدر و ميرحسين موسوي نقل ميشود.
آغاز خط گسترده تخريب در تابستان88
با آغاز شورشهاي خياباني حاميان کودتا، موارد ديگري نيز بر ضد سيد مجتبي خامنهاي در سطح فضاي مجازي مطرح گرديد مانند دستور برخورد با اوباش توسط او و… که نيازي به بحث و بررسي آن به چشم نميخورد. نکته اينجاست که به رغم طرح اتهامات اقتصادي و سياسي بر ضد ايشان، شعار خاصي بر سر زبان پياده نظام فتنه تکرار شد که وجود پشتوانه خاص و تحليل استراتژيک پشت اين نوع ماجراها را دور از باور نميسازد.
از مالکيت ايرانسل تا فروش نفت قاچاق به انگليس
بسياري از مردم تا کنون اين موضوع را شنيدهاند که مقام معظم رهبري بر خلاف برخي شخصيتهايي که خود را تالي تلو ايشان ميدانند فرزندان خويش را از هر نوع فعاليت اقتصادي بر حذر داشتهاند. آيا اين مسئله صحت ندارد؟!
نام برخي از کارخانهها و شرکتها نيز در افواه عموم به اسم اين افراد ثبت گرديده و به عنوان مصاديق نفوذ و گستره خيزشهاي اقتصادي آنان بيان ميگردد. با کشف تقلب! در انتخابات سال هشتاد و هشت، فعاليتها و حتي مفاسد اقتصادي سيد مجتبي خامنهاي نيز به يک باره کشف گرديد و بر سر زبانها افتاد. براي اثبات اين اتهامات، دو مصداق بيشتر از همه مطرح شد. يکي امتياز خطوط ايرانسل بود.
با روي کار آمدن دولت نهم، دعواهاي حقوقي بين وزارت ارتباطات با اين شرکت نيز همواره در همين راستا تلقي ميگرديد. در جريان فتنه اخير نيز استفاده گسترده آشوب طلبان از هزاران سيم کارت ارتباطي بينام و نشان اين شرکت براي دامن زدن به اغتشاشات، نام ايرانسل را در رديف متهمان کودتاي مخملي قرار داد. به منظور احترام به صاحبان اين شرکت لازم ميدانم توضيح دهم که هيچ اتهام اقتصادي يا سياسي درباره ايرانسل تا کنون به اثبات نرسيده است.
اما اتهام دوم مفاسد اقتصادي سيد مجتبي خامنهاي، فروش نفت قاچاق به خانواده سلطنتي انگلستان بود. عظمت اين اتهام دهان پرکن، توجه بسياري را به خود جلب نمود. اين روابط پر مفسده نيز از فرداي اثبات تقلب! در انتخابات در فضاي مجازي با آب و تاب روايت گرديد. گذشته از منبع اين خبر که در جاي خود مورد بررسي قرار ميگيرد، بسياري از تحليل گران بر اين نکته اتفاق نظر داشتند با آنشناختي که از عمق خصومت دشمنان مقام معظم رهبري وجود دارد اگر کوچکترين مدرکي در اثبات اين نوع دعاوي در دست مدعيان بود امروز در کوره دهاتهاي اين مرز و بوم نيز ميشد نسخهاي از آن را پيدا نمود!
حالا نوبت زندگي خانوادگي سيد مجتبي است
شايعات درباره ايشان از هر جنس و نوعي که باشد ديگر خيلي متعجبمان نميکند. شايد شنيده باشيد که مجتبي خامنهاي به دليل بدرفتاري با همسرش طلاق گرفته است. فريد حداد برادر همسر آقا مجتبي خامنهاي درباره خلق و خوي ايشان با همسرشان چنين ميگويد: «ايشان اخلاقيترين فردي است که من در طول عمرم ديدهام. در اين13ـ12سالي که با ايشان هستم هيچ وقت صداي بلند يا کلمهاي خلاف ادب از وي نشنيدهام. هيچ وقت نشد که خواهرم از ايشان نزد ما گله کنند. هيچ زمان هم منزل آنها خشک، تلخ و بيروح نبوده است. همانطور که ميگويد و ميخندد و با بچهها و جوانان معاشرت ميکند به همان اندازه جدي، پرکار و پرتلاش و درسخوان است. معمولا تا دو سه نيمه شب مطالعه ميکند. بسيار اهل مطالعات مذهبي و اخلاقي است. در به کار بردن الفاظ و اظهارنظر در مورد اقوال و اعمال افراد بسيار دقيق است. در مورد بدترين دشمنانش هم منصفانه حرف ميزند.»
سفر از کشور صاحب دانش ناباروري به کشور بيدانش!
حداد عادل در ويژه برنامه هميشه بيدار در اصفهان به بخشي از شايعات پيرامون زندگي و شخصيت سيد مجتبي خامنهاي، اشاره کرد: «در فتنه88گفتند يک کاميون حاوي شمش طلا متعلق به آقا مجتبي خامنهاي از کشور خارج شده است و در گمرک ترکيه متوقف شده، بايد از خود بپرسيم چرا اين حرف مطرح ميشود؟ آنها ميخواهند بگويند ولايت فقيه هم مانند ديگران است و هدفشان جدايي ملت از ولايت است. گفته شد براي اينکه آقا مجتبي خامنهاي صاحب فرزند شود او و همسرش در يکي از بيمارستانهاي لندن يک ميليون پوند خرج کردهاند، ولي من به آنها ميگويم بچه آقا مجتبي، نوه بنده هم است و براي به دنيا آمدن نوه من نه کسي به خارج رفته نه پول زيادي خرج کرده است، نوه من در يکي از بيمارستانهاي تهران با مبلغ500هزار تومان به دنيا آمده و دکتر او هم همين خانم مرضيه وحيد دستجردي بوده و پرونده اين عمل هم در بيمارستان موجود است.»
درباره اين خبر که سيد مجتبي براي عمل به خارج از کشور سفر کرده بايد بيشتر صحبت کرد. در کشوري که يکي از5کشور درمان نازايي در دنيا بوده است چگونه عقل سليم به خود اجازه ميدهد که اينگونه فکر کند رهبري فرزندش را براي معالجه به انگلستان فرستاده است. همچنين ذکر اين نکته ضروري است که کشور انگلستان در درمان ناباروري هيچ تکنولوژي و دانش توسعه يافتهاي ندارد و بسياري و از کشورهاي ديگر اروپايي در اين مساله از انگليس پيشتازترند اين نکته اين فرضيه را ذهن يقينيتر ميکند که خالق اين خبر اصلا به خود زحمت تحقيق درباره کشوري که ميخواهد شايعهاش را بسازد نداده است يا اصلا به خود زحمت تحقيق درباره خبر را نداده است.
داستان طراحي شده ديگري که در کتاب خاطرات تازه منتشر شده پرويز ثابتي نفر دوم ساواک و بسياري از رسانه هاي معارض جمهوري اسلامي نيز به آن پرداخته شده؛ ماجراي کانتينر طلايي است که توسط ترانزيت ترکيه کشف و مالکيت آن را با سيد مجتبي خامنهاي ميدانند. ثابتي و ديگر دوستان رسانهاياش بدون توجه به فيلمي که دولت ترکيه مدعي است از کاميون حامل طلا و دلار متعلق به سيد مجتبي در خاک ترکيه گرفته؛ مالکيت اين طلاها را به عهده سيد مجتبي ميداند در حالي که خود تلويزيون ترکيه صاحب اصلي اين ثروت باد آورده را فردي به نام اسماعيل صفاريان معرفي ميکند، و اسناد و مدارک آن را هم در تلويزيون ملي ترکيه رو ميکند. حالا تلويزيون ترکيه از اين کار چه نيتي را دنبال ميکند جاي بحث در اين مقال نيست ولي مساله جالب توجه جايي است که رسانه هاي غربي با عنايت به عدم دسترسي مردم عزيز کشورمان به اطلاعات صحيح اقدام به انتشار چنين اخباري ميکنند و ميدانند که با انتشار حجم وسيعي از اطلاعات نادرست و ناصواب بلاخره اگر نتوانند ذهنيت مردم را نسبت به رهبري و خانوادشان عوض کنند ولي مي توانند آنها را دچار سوالات و شبهات ناجواب فراوان کنند که اين خود مقدمه تغيير نگرش در افکار عمومي محسوب ميشود.
البته بايد توجه داشت که براي انتقال ميزان طلاي ادعايي- 18?5 ميليارد دلار طلا – حداقل به 6 کاميون از نوعي که در عکس موجود است احتياج است. ولي چرا در فيلم تلويزيوني فقط يک کاميون ديده ميشود و خود دولت ترکيه و پرويز ثابتي هم ادعاي کشف يک کاميون را دارند جاي تعجب دارد.
-سند ترجمه شده در دارالمترجمين ايران مبني بر مالکيت بار به عهده آقاي اسماعيل صفاريان
-تصاوير اسنادي که نشان ميدهد محموله متعلق به آقاي اسماعيل صفاريان است
-تصاوير کاميون تحت تعقيب نيروهاي امنيتي ترکيه
-تصاوير تنها کاميون تحت تعقيب نيروهاي امنيتي ترکيه از زواياي مختلف
وقتي سناريوي امير فرشاد ابراهيمي باز هم سوراخ است
مساله آقا مجتبي خامنهاي آنقدر اهميت دارد که ضد انقلاب دست به کار شده و يکي از عناصر فريب خورده داخلي را که به ثمن بخسي دل به معاندين نظام اسلامي داده را مامور سناريو سازي عليه اين بزرگوار ميکند. امير فرشاد ابراهيمي که در يک پروژه امنيتي در دهه70و با تحريک برخي از آقايان اصلاح طلب اقدام به پر کردن يک نوار ساختگي عليه نظام جمهوري اسلامي و برخي از مسئولين کشور کرده بود با ادعاي دوستي با آقا مجتبي شروع به داستان سراييهاي جديد عليه ايشان ميکند. او با انتشار يک عکس در فضاي مجازي مدعي ميشود فردي که او را در اين عکس همراهي مي-کند کسي نيست جز فرزند مقام معظم رهبري و او با سيد مجتبي ارتباط دارد و از بسياري از خط و ربطها و برنامههاي سياسي و اقتصادي ايشان با خبر است. غافل از اينکه صاحب اصلي عکس پيدا ميشود و پنبه سناريو ساختگيشان را ميزند. ابوالفضل محمدي صاحب اصلي عکس در وبلاگ آينه جادو مينويسد: «سال گذشته چند نفر از دوستانم زنگ زدند و گفتند که عکسي از من را در اينترنت گذاشتهاند و بنده را مجتبي خامنهاي فرزند رهبر انقلاب ناميدهاند!!! وقتي اين عکس راديدم کلي خنديدم! چراکه اين عکس را در سفري که به همراه اين3نفر (که درکنارم ايستادهاند) به يکي ازشهرهاي مازندران داشتيم گرفته بوديم و خودم هم اين عکس را نداشتم. کساني که در تصوير هستند به ترتيب از راست:1-مجيد دهنمکي2-امير فرشاد ابراهيمي3-ابوالفضل محمدي (خودم)4 -سهيل کريمي
و اما کل ماجرا سال1376امير فرشاد ابراهيمي به واسطه رفت و آمدي که به محل کار ما داشت با ما آشنا شده بود و از قضا روزي که ما قصد مسافرت به شمال را داشتيم در آنجا بود و با اصرار و التماس فراوان و بعنوان جايگزين يکي از دوستاني که قرار بود در اين سفر همراه ما باشد ولي نيامده بود، عليرغم ميل باطنيام بنده را متقاعد کرد که او را به همراه خود ببريم…
حالا نميدانم چرا و باچه انگيزه احمقانهاي بنده را بعنوان مجتبي خامنهاي معرفي کرده؟ يعني اينقدر احمق است که با خود فکر نميکند که نکند دروغش درآيد؟»
گاردين نگران جانشين رهبري در ايران
واقعيت آن است که تنها نشريه گاردين وابسته به انگليس بود که دهها اتهام را با تکيه بر منابع موثق اما ناشناس! بر ضد وي مطرح ساخت و خود مورد استناد صدها سايت و نشريه و رسانه ديگر قرار گرفت: «علي انصاري، تحليلگر ايران در دانشگاه سنتاندروز انگليس، به گاردين گفته است: «اخيرا صحبت اين بوده است که تمام اين مسائل به مجتبي و جانشين شدن او مربوط است. او احتمالا در پي آن است که اين مقام را در درازمدت براي خود به دست آورد و حفظ کند.»
گاردين مينويسد: «اين نوع جانشيني خانوادگي تحت شرايط فعلي خيلي دشوار خواهد بود زيرا مجلس خبرگان رهبر را بر اساس موقعيت مذهبي انتخابت ميکند. مجتبي لباس روحانيون را به تن ميکند اما به هيچ وجه از درجات مذهبي لازم براي رفتن به صدر حکومت برخوردار نيست. براي اين کار لازم است تشکيلات روحاني دستخوش ترميمهاي عمده شود.»
خبر مسدود شدن يک ميليارد و600ميليون دلار از دارا ييهاي ايران در بريتانيا تا حدي در ميان خبرهاي داغ اين روزها توجه زيادي به آن نشد، حال آنچه در زير ميخوانيد پشت پرده اين خبر و علت اصلي عصبانيت آيت الله خامنهاي از دولت انگليس و احضار سفير ايران به وزارت خارجه دولت بريتانيا ميباشد: «حساب بانکي به نام مجتبي خامنهاي پسر رهبر انقلاب، در يکي از بانکهاي لندن به مبلغ يک ميليارد و ششصد ميليون دلار وجود داشت که با پيگيريهاي تعدادي از ايرانيان و فشار اتحاديه اروپا به دولت انگليس توقيف شد. دولت انگليس بخاطر روابط اقتصادي با خانواده آيت الله خامنهاي تمايل به توقيف اين پول را نداشت که عدهاي موفق شدند با اقدامهاي قانوني کار را روز23خرداد به اتمام برسانند. اين پول هم اکنون به نام ملت ايران بلوکه شده است. گفتنيست تلاشها براي توقيف کل اين پولها که توسط فروش نفت و دريافت حق کميسيون به دست آمده است ادامه دارد و در حال پيگيري است.»
سياوش کاوه يکي از روزنامه نگاران و فعالان فضاي مجازي ضد انقلاب در صفحه يکي از شبکههاي اجتماعي فارسي زبان مينويسد: «يک منبع حوزوي در قم درباره ميل به رهبر شدن در سيد مجتبي خامنهاي ميگويد هر چند اينها امروز شايعه است اما ممکن است بعدها به واقعيت برسند. اينکه سيد مجتبي بتواند پس از رهبري از سوي خبرگان منصوب شود فعلا به يک جوک شبيه است، چرا که بسياري از اعضاي خبرگان به اين مقام نزديکترند… رسانهها عادت دارند برخي افراد را بزرگ کنند آنقدر که بعد خودشان هم از آنها ميترسند، نمونهاش [آيت الله] مصباح يزدي و امروز هم سيد مجتبي؛ «به اعتقاد من خيز سيد مجتبي براي رهبري امروز تنها شايعه است.»
اين جملات تقريبا جزء با انصافترين جملاتي است که درباره ايشان نگاشته شده است و علي رغم نگاه سياسي مغرضانه نويسنده را مجبور به اعتراف به شوخي بودن ميل سيد مجتبي به رهبر شدن ميکند.
ختامه کلام:
آقا مجتبي خامنه اي اين فرزند برومند رهبري که بايد گفت بر قاعده ارث فضليات از نسل به نسل ديگر همچون ديگر برادران والامرتبت ديگرشان با آن برخورداري حداقلي از اسباب اشرافي گري در زندگي فردي و ديني و خانوادگي شان ثابت کرده اند که با همه اين تهمت ها و افتراءهاي حسودان و دشمناني که وقتي مي بينند فرزند ناخلفشان که آنها هم دستي در اين نظام و انقلاب دارند و داشتند اينگونه برسر مال و حوائج حيواني خود گرفتارشدند به حدي که روزهاي عمر را در زندان و ترد شدن از جامعه در حال سپري کردن مي باشند بي شک تحمل اينکه ببينند فرزند رهبري جهاني باشي و زندگي همچون محرومان و طبقه محروم جامعه در پيش گرفته باشي به آنها سخت و گران بوده و است و براي اين منظور دست به بستن اتهام و دروغ افکني عليه اين اولاد خلف رهبري که بي شک اقا مجتبي به دلايلي که گفته شد و خواهم گفت در اينده و گفته ام تا به امروز بيش از ديگر برادران خويش انگشت اتهام و دروغ را متحمل شده است ولي من اين سخن مولايم و برادرم مجتبي را به صدباره تکرار مي کنم تا شخصيت برادرم براي انها که نمي شناسند وجنات اقا مجتبي را با اين يک جمله به کنه باور و منش و بزرگي اين ابر مرد اشنا شوند انجا که ايشان فرمودند(اگر در محفلي سخني بود که مربوط به من مي شد و در انجا به تهمت و دروغ عليه من دست اندازي گرديد شما سکوت کنيد و بگذاريد سخنشان را به اتمام رسانند و انجا که حق در برابر باطل قرار گيرد بي شک حق و حقيقت بر آن غلبه خواهد کردانشاءالله
والسلام عليکم والرحمه الله .و برکاته
الشريف و الرضي:
فرزند حقير امام مطلق سيد علي خامنه اي هستي من به فدايش:کيوان گيتي نژاد21/6/1395هجري شمسي مصادف با روز يکشنبه